صغری فضلی نژاد
مدرس حوزه و کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث
زهرا کامکار
کارشناس ارشد مدرسی معارف اسلامی
مقدمه
چند سالی است که دست یغماگر تهاجم فرهنگی در مقابل فرهنگ های حیوانی و غیر انسانی، بسیاری از گل واژه های حجاب را از باغچه جامعه و بخصوص انقلاب چیده است به طوری که بد حجابی و بیحجابی به عنوان بزرگترین معضل اجتماعی، جامعه ما را تهدید می نماید با توجه به غنای ذاتی مکتب اسلام، معرفت بیشتر جامعه، خصوصاً جوانان با آموزه های دینی می توانند پاسخی مناسب از طرف قشر فرهیخته جامعه به این تهاجم فرهنگی و راهکاری عملی برای کنترل این بحران باشد.
هدف
بزرگترین هدف استعمار و تهاجم فرهنگی، جدا نمودن جوانان و سرمایه های اجتماع از مکتب انسان ساز اسلام است، یکی از ابزار های استعمار برای تحقق این هدف شوم، ترویج شبهات و سوالات بی مایه در میان جوانان است، از آنجا که بی حجابی، ارتباط مستقیم با بی عفتی و بسیاری از مفاسد و انحرافات اخلاقی دارد، حجاب نیز از اولین نشانه های مورد هدف این چپاول گران می باشد بنابر این حجاب و عفاف می تواند عنوان خوبی برای پژوهش گران و سینه سوختگان مکتب اسلام باشد تا با رفع شبهات وارده از کیان اسلام و نظام اسلامی دفاع نمایند.
یافته ها
از میان شبهاتی که بر قانون مترقی حجاب وارد نموده اند می توان، اساسی ترین آنها را شبهات ذیل عنوان و به پاسخ گویی آن پرداخت، اولین شبهه در واقع توجیهی برای بی مبالاتی افراد بی حجاب است که می گویند: قلبت پاک باشد، به ظاهر نباید توجه کرد، در پاسخ این شبهه پرسیده می شود، قلب پاک و سلیم چه قلبی است؟ آیا قلبی که حاضر نیست در برابر فرمان های الهی تسلیم شود و در اطاعت از شیطان نفس خاضع است، می تواند پاک و سلیم باشد، قلب سلیم، قلبی است که از سیاهی گناه به دور نگه داشته شده باشد.
چگونه می توان با ظاهری فریبنده و هوس انگیز در مقابل نا محرم قرار گرفت ولی از او بخواهیم که به درون وی توجه نموده و ظاهر را نادیده انگارد.
از دیگر توجیهات این است که به مردان بگوئید: نگاه نکنند!!! تدبیر دین برای کنترل مفاسد، حذف زمینه های فساد است پس ابتدا باید زمینه فساد از بین برود، به معنای دیگر، پیشگیری بهتر از درمان است، امکان کنترل نگاه مرد در جامعه ای که پر از بی حجابی و فساد است تقریباً غیر ممکن است و چنین انتظاری غیر معقول است زیرا نگاه خواه ناخواه به زنان بی حجاب می افتد و دائماً مرد باید در مبارزه با قوی ترین غریزه وجودی خود باشد، چطور می توان در خیابان راه رفت ولی به جلوی خود ننگریست؟ پرسیده شده اگر حجاب با فطرت زن سازگار است، چرا همیشه عده ای از احکام آن شانه خالی می کنند؟
در پاسخ می گوییم، این سوال اختصاصی به حجاب ندارد، همیشه عده ای در برابر فطرت خود این گونه عمل نموده اند، علاوه بر اینکه، بستر های اجتماعی نیز در روی آوردن با پشت کردن انسان ها به احکام الهی نقش مؤثر دارند اگر برای یک مسئله فطری، بستر سازی مثبت نشود و تنفر عمومی نسبت به آن ایجاد شود بسیاری از مردم از فطرت اولیه خود بر می گردند و امروز مشاهده می کنیم که حتی امور بدیهی نیز با تبلیغات و بستر های اجتماعی مورد تشکیک قرار می گیرند.
از دیگر شبهات این است که آیا علت پیشرفت کشور های غربی در عدم توجه به محدودیت هایی همچون حجاب نیست؟ به چند دلیل این شبهه بی پایه است از جمله: همه پیشرفت هایی که در غرب مطرح می شود از دیدگاه ما پیشرفت محسوب نمی گردد مانند استفاده از جذابیت های زن برای بازاریابی و فروش کالا که از دیدگاه ما مساوی با ضایع ساختن ارزش زن است علاوه بر اینکه پیشرفت های غرب معلول بی حجابی نیست بلکه مربوط به تلاش، برنامه ریزی و مدیریت آنان می باشد چه بسا با داشتن حجاب از این نیز پیشرفتهتر بودند و عدم پیشرفت جامعه ما نیز، معلول عدم برنامه ریزی و تلاش فراوان و ضعف مدیریت جامعه و خودمان می باشد، از بعد دیگر استهلاک قوا را می توان گاه مادی و گاه معنوی برشمرد، بی حجابی غرب، استهلاک معنوی و افول آن را برای جامعه غرب به ارمغان آورده و تعالی روحی آنان را سلب نموده و این معضلی است که آشکارا در غرب مشاهده می شود و قابل انکار نیست.
از جنبه ای دیگر چنین شبهه نموده اند که حجاب خود موجب افزایش التهاب و جلب توجه مردان می شود، قضاوتی منصفانه می طلبیم که وقتی با رعایت حجاب، جاذبه های جنسی زن پنهان می شود چه التهابی ممکن است برای مردان بوجود آید فرضاً اگر التهاب و جلب توجهی هم باشد به کدام جاذبه زن بوده است؟ اگر متطور از التهاب، جاذبه شخصیتی زن است، بله حجاب این جاذبه را ایجاد می نماید که آن را اُبهت و وقار می نامیم زیرا همیشه مرد، تصویری از شخصیت والای زن در ذهن خود دارد که به او اجازه نزدیک شدن نمی دهد و این ارزش، قابل تحسین و مورد استقبال است و این با نیاز کاذب جنسی متفاوت است.
برخی نیز از در اباحیگری در دین وارد شده اند و گفته اند: خدا بزرگتر و مهربانتر از آن است که بخاطر چند تار مو و . . . زن را مجازات نماید، این توجیه را می توان در برابر همه دستورات دینی بکار برد مثلاً می توان گفت: خدا بزرگتر از آن است که بخاطر چند رکعت نماز، خوردن یک تکه نان در ماه رمضان، چند جمله غیبت یا تهمت یا دروغ، انسان را مجازات نماید؛ منصفانه پاسخ دهیم در این صورت پس از مدتی چه چیزی از دین باقی می ماند؟ علاوه بر اینکه حجاب یک دستور دینی است که اثرات آن فردی نیست بلکه ابعاد اجتماعی آن به مراتب پر اهمیت تر است.
گفته اند: چرا حجاب فقط برای زن است و مردان حجاب ندارند؟ تفاوت های فیزیکی و روانی زنان با مردان جای انکار ندارد و در هیچ کجای دنیا هم استفاده مردان از لوازم آرایشی مرسوم نبوده است گرچه تمایلات جنسی مربوط به هر دو صنف است ولی تبرج و خود آرایی مختص زنان است و شارع مقدس هم به همین دلیل زنان را از تبرج و خودنمایی منع نموده است علاوه بر اینکه، چیزهایی که برای مردان مهیج است، زنان را به تهییج وا نمی دارد، بنابر همین واقعیت های متفاوت در زن و مرد احکام ویژه ای نیز به هر کدام تعلق می گیرد و اصولاً همیشه جاذبه جنسی زن برای مرد، بیش از حالت عکس آن بوده است در عین حال که به هر دو گروه توصیه می شود که چشمان خود را فرو بندند.
ایراد نموده اند که مگر مشکی کراهت ندارد پس چرا چادر مشکی؟ در متون اسلامی، رنگ یا مدل خاصی برای پوشش زن توصیه نشده بلکه این فرهنگ و عرف جامعه است که تعیین کننده رنگ و مدل پوشش است علاوه بر اینکه امام صادق(ع) نیز در حدیثی فرموده اند: پوشیدن لباس مشکی کراهت دارد مگر در سه چیز: کفش، عمامه، کساء- کساء به لباس بلند مثل عبا و چادر اطلاق می شود؛ هم ایشان در پاسخ به سؤال از پوشیدن لباس و کلاه مشکی فرمودند: دلت را از هر آلودگی پاک نما و هر رنگی خواستی بپوش.
نتیجه گیری
هیچ یک از شبهات و توجیهات درباره حجاب، مستدل و متقن نیست و معرفت و شناخت آحاد جامعه خصوصاً دختران و زنان نسبت به آموزه های دینی نقش اساسی درمقابله با تهاجم فرهنگی غرب دارد، بدین ترتیب می توان قشر عظیمی از جوانانی که نا آگاهانه در دام این تهاجم گرفتار شده اند را از صف معاندان و دشمنان ستیزهجو مجزا نمود و با آموزش های دینی به تربیت و اصلاح آنها پرداخت تا به دامان پر عطوفت اسلام باز گردند.
برچسبها: مقالت, مقالات حجاب, حجاب در جامعه, حجاب, حجاب برتر, محجبه, حجاب, عفاف, شبهات, توجیهات, حجاب در اسلام, اسلام وحجاب, بی حجاب, بدحجاب, بی حجابی, بدحجابی, آخرالزمان,